تازه هاروابط عمومیمقالات

روابط‌عمومی در ایران پل ارتباطی یا مانع ارتباطی


برای روابط عمومی، تعاریف فراوانی را بیان کرده‌اند؛ از ویترین یک موسسه و سازمان و شرکت گرفته تا شفاف‌سازی فعالیت‌ها، وکیل مدافع مخاطبان بودن و پیگیر تحقق اهداف سازمان متبوع شدن و… بسیاری تعریف‌های دیگر.
روابط عمومی در بسیاری از کشورها، سردرگمی را پشت سر گذاشته و به مرحله تثبیت رسیده است. مرحله‌ای که دایره انتظارات دیگران و چارچوب اختیارات آن، بر اساس اصول آکادمیک و یافته‌ها و تجربه‌ها مشخص شده و نقشه راه فعالیت روابط عمومی‌ها را تشریح می‌کند.
ولی متاسفانه روابط عمومی در کشور ما، گیج است و نمی‌داند چه مسیری را باید طی کند تا به هدف برسد.
روابط عمومی در کشور ما نمی‌داند مطابق اهداف اولیه تشکیل آن در جهان و در ایران، باید پل ارتباطی و تسهیل‌گر ارتباط مدیران و مسوولان با مخاطبان و مردم باشد یا صرفا توجیه‌گر بی‌چون و چرا و چشم و گوش بسته تصمیم‌های مدیران بالادستی.
از آن زمان که روابط عمومی – بر اساس احساس ضرورت روشنگری فعالیت‌های یک سازمان – آغاز به کار کرد همه تعاریف و تعابیر، حاکی از آن بوده است که «روابط عمومی، یکی از اعمال مدیریت است و کمک می‌کند تا ضمن برقراری ارتباط بین سازمان و مخاطبان، حقوق مخاطبان و مردم حفظ و در ضمن، وجهه و منافع سازمان نیز تقویت و تامین شود.»

* فراز و نشیب‌های روابط عمومی*
با نگاهی به گذشته روابط عمومی در ایران، می‌توان دریافت این «هنر – علم» چند دوره پر از فراز و نشیب را پشت سر گذاشته است و با توجه به شرایط حاکم بر فعالیت روابط عمومی‌های کشور – به ویژه روابط عمومی‌های بخش دولتی – به نظر می‌رسد قرار هم نیست به این زودی‌ها، در مسیر و ریل اصلی درست خود حرکت کند.
در دهه‌های اولیه تشکیل روابط عمومی در ایران، خیلی از مدیران، بیشتر انتظار انجام امور «تشریفات» را از روابط عمومی داشتند و تاکید چندانی، به حضور یک روابط عمومی تمام عیار نمی‌کردند.  البته از سال ۱۳۴۶ و با تاسیس دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی توسط دکتر مصباح‌زاده و تلاش‌های دکتر حمید نطقی (پدر روابط عمومی ایران) برای ایجاد و افزایش ذخایر آکادمیک این رشته، روابط عمومی می‌رفت تا به جایگاه واقعی خود نزدیک شود و بتواند با استفاده از دانش مدیران و متخصصان روابط عمومی فارغ‌التحصیل از این دانشکده، نقش و رسالت خود را ایفا کند.
ولی تداوم این روند در چند دهه اخیر، با ابهام‌ها و اختلال‌های قابل توجهی روبه‌رو شد.  تا سال‌ها، واژه «ارشاد» را به روابط عمومی چسباندند. رده شغلی روابط عمومی را پایین آوردند. ضرورت انتصاب و همکاری روابط عمومی با بالاترین مقام سازمانی را نادیده گرفتند و این ارتباط جدا نشدنی را، به رده معاونت سازمان یا مدیرکل دفتر مدیریت سازمان تقلیل دادند.  رویه نادرستی که با کمال تاسف، هنوز هم به چشم می‌خورد و روابط عمومی را به تدارکات‌چی و تشریفات‌چی محض تقلیل داده و از ایفای نقش واقعی خویش دور ساخته است.

* جای خالی روابط عمومی کارآمد*
شرایط دشوار اقتصادی سال‌های اخیر و وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه، منجر به طرح مطالبات قشرهای مختلف از کارگران گرفته تا معلمان و بازنشستگان شده و این پیگیری مطالبات، تنش‌ها و چالش‌های قابل توجهی را در سطح جامعه ایجاد کرده که تبدیل به یکی از دغدغه‌های قابل توجه مدیران ارشد کشور شده است.  فارغ از چگونگی و چرایی ایجاد و بروز این بحران‌ها، خیلی راحت می‌توان جای خالی روابط عمومی‌های هوشیار، تحلیلگر حرکت‌های مخاطبان سازمانی، روابط عمومی به عنوان اتاق فکر مدیران و ارایه‌دهنده راهکار به مدیران، توضیح‌دهنده و روشنگری در خصوص شرایط بحران به مخاطبان و ارایه راهکارهای مناسب برای برون‌رفت از بحران به مدیران را به خوبی مشاهده کرد.  به جرات می‌توان گفت در هر یک از بحران‌های این مدت، چنانچه مدیران ارشد، شناخت درستی از روابط عمومی و به توان و پتانسیل آن، در تشخیص و حل مشکلات عقیده داشتند و از مشاوران و مدیران روابط عمومی زبده و کارآمد بهره می‌بردند بسیاری از بحران‌های اخیر اجتماعی یا به وجود نمی‌آمد یا شدت و حدت کمتری داشت.
البته فراموش نکنیم تمام سنگینی بار این مشکلات را نباید بر سر روابط عمومی نیمه جان کشورمان آوار کرده و کوتاهی‌های متولیان و مسوولان را فراموش کنیم.
از یاد نبریم روابط عمومی بیش از ۲۲۰۰ سازمان دولتی و شبه‌دولتی و روابط عمومی بیش از ده هزار شرکت و سازمان خصوصی، نه متولی مشخصی دارند و نه قانون و نظامنامه مدون صنفی و نه انجمن صنفی و سندیکایی که – همچون دیگر کشورهای جهان – مدافع و پیگیر حقوق و شرایط کاری و مطالبات صنفی این خانواده بزرگ چند صد هزار نفری در سطح کشور باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا