آموزش مجازیمقالات

شناخت الزامات عمومی‏ در مدیریت استراتژیک روابط‏‏ عمومی دکتر احمد پاکزاد مهر ۱۳۹۹

مقدمه


 در طی چند دهه‏‏ ای ‏که از عمر روابط‏ عمومی در کشور می‏ گذرد،

همواره مقوله تعیین جایگاه واقعی برای این نهاد اداری،

به عنوان یک عضو مشروع در سازمان‏ ها‏ی اداری و اجرایی کشور

چه در بخش‏ ها‏ی خصوصی و چه در دستگاه‏ ها‏ی دولتی و عمومی مورد چالش بوده است. 
     علیرغم گذشت سال‏ ها‏ی طولانی از تولد و عمر این دانش در کشور و حتی ایجاد رشته ‏ها‏ی دانشگاهی در مقاطع مختلف و‏‏‏‏‏ تر‏بیت صدها تحصیل کرده این رشته، هنوز نهاد روابط ‏عمومی تنواسته جای خود را در سازمان‏ ها‏ پیدا کرده و یا تعمیق دهد. بی‏ شک این بلاتکلیفی مزمن، معلول عدم وجود فلسفه روشن و مورد وثوق اکثریت فعالان این رشته می‏ باشد. در شرایط کنونی هم بخش عمده ‏‏ای ‏از انتظارات از این واحد سازمانی، بر روی مقوله ‏‏اطلاع‏ رسانی‏ به ویژه به مخاطب افکار عمومی، تأکید دارد و نفوذ و حضور چند دهه ‏‏ای ‏‏‏روزنامه ‏نگاران‏ و ‏‏رسانه‏ مندان‏ در این عرصه این نوع برداشت از روابط‏ عمومی را تشدید کرده است.

حال آنکه وفق تعاریف علمی مورد پذیرش از روابط‏ عمومی، مأموریت آن در بستر مدیریت اطلاعات رقم می‏خورد و این نوع مدیریت در برگیرنده ۳ حوزه فرآیندی اطلاع یابی، پردازش و سپس ‏‏اطلاع‏ رسانی‏ است. 
     

از طرف دیگر روابط‏ عمومی یک نهاد از کل بدنه سازمان تلقی می‏ گردد و ‏‏‏علی ‏القاعده‏ همانند سایر ‏اندام‏ ها‏ی سازمان مکلف است در خدمت سازمان و در جهت تحقق اهداف آن بوده و برای تداوم بقاء سازمانش تلاش نماید.

تمرکز واحدهای روابط‏ عمومی به ارتباط با رسانه‏ ها‏ و بروز یک نوع انتظار افراطی و نهادینه شده جامعه حرفه ‏‏ای ‏از آن به عنوان بلندگوی سازمان و تبدیل آن به اتاق شیشه ای، باعث شده  است که عملاً سایر وظایف و مأموریت ‏ها‏ی واقعی آن، به شدت کمرنگ شود و اگر روابط‏ عمومی هم بخواهد در چنین شرایطی، به مسیر اصلی خود بازگردد، غیرقابل پذیرش و باور می‏ گردد.

از سوی دیگر، هنوز سازمان‏ ها‏ی بی شماری وجود دارند که مأموریت این نهاد را هم در سطحی بسیار پایین ‏تر از آنچه بوده انتظار داشته و تا جایی پیش رفته‏‏‏‏ اند ‏که آن را مسئول ارائه خدمات تشریفات و پذیرایی قلمداد می‏ کنند. به طور قطع باید گفت کمبود دانش و مهارت اجرایی روابط ‏عمومی نزد فعالان این حوزه، بسترساز این شرایط نامطلوب برای این رشته می ‏باشد.


     این پژوهش بر این نکته باور دارد که اصلاح رویه و روال جاری برای روابط‏ عمومی‏ ها‏ نیازمند ایجاد رویکردی راهبردی جدید و منطبق بر شرایط روز و ظرفیت‏ ها‏ی روابط‏ عمومی و صدالبته بازبینی در فلسفه وجودی آن است که بی شک از بطن و ضمیر فعالان روابط‏ عمومی نشأت می‏ گیرد. از این رو دراین تحقیق تلاش شده است با کسب آرا و نظرات تعدادی از فعالان تحصیل کرده این رشته، شاخص ‏ها‏ی راهبردی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این پژوهش که در مهر ماه ۱۳۹۹ به انجام رسید، ۵۱ نفر از صاحب نظران فارغ ‏التحصیل رشته علوم ارتباطات اجتماعی دارای سوابق اجرایی مؤثر در روابط ‏عمومی شرکت کرده ‏‏‏‏اند ‏که در قالب یک پرسشنامه، گویه‏ ها‏ی مورد سنجش را ارزیابی نموده ‏اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات به ‏بهره‏ گیری از تکنیک SWOT و QSPM و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است.  

 واژگان کلیدی: روابط‏ عمومی، الزامات راهبردی، مدیریت، استراتژی، SWOT، QSPM

متن کامل مقاله را از دانلود بفرمایید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا